پایان کریخوانی و قمهکشی خونین اراذل +عکس
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۷۱۴۵۴
قرار دعوا گذاشته بودند؛ با چاقو و قمه به جان هم افتاده و در این بین به صغیر و کبیر هم رحم نکردند؛ بعد از عربدهکشی و ضرب و جرح چند نفر خودی و ۴ نفر از کسبه نیز سریعا متواری شدند.
به گزارش مشرق، شرارت از سر و رویشان میبارد؛ سابقهدار هستند آنهم در حمل مواد مخدر، دعوا و درگیری؛ از چاقو و قمه نگویم که دیگر همراه داشتن آن بخشی از وجودشان شده است!
همین چند روز پیش_ ۲۱ مرداد ماه_ کری خوانی کرده و قرار دعوا گذاشتند؛ آن هم در خیابان مرتضوی تهران چرا که چند نفرشان ساکن آنجا بودند، دو تا سه نفر هم از شهرستان های اطراف تهران آمده و چند نفر هم از شهرستان های غربی کشور، جمع ۹ نفره شان که جمع شد دعوا هم شروع شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از دعوا و وحشت و فریاد و عربدهکشی هم متواری شدند اما پلیس امنیت بیکار ننشست و با رصد اطلاعاتی در عرض ۴۸ ساعت شناسایی و دستگیرشان کرد.
پرده اول: هم آرامش مان را سلب کردند هم سلامت مان را / اوباش همسرم را چاقو زدند!
زن هنوز هم آرام و قرار ندارد؛ وقتی که می خواهد از جریان آن شب حرف بزنند صدایش میلرزد؛ ناخودآگاه پسر بچه اش را که در کنارش ایستاده با دست به آغوشش میکشد و می گوید: راستش هنوز پسرم می ترسد بیرون بیاید.
زن از وضعیت نابسامان محله و جولان اراذل و اوباش گلایه می کند و می گوید: آرامش مان را سلب کردند و این آخری هم سلامت مان را!
می پرسم چه اتفاقی افتاده؛ مگر به شما هم آسیب زده اند؟
زن میگوید: همان شب که دعوا شد شوهرم به قصد جدا کردن وارد دعوا و درگیری شد؛ دو گروه از اراذل و اوباش بودند با چاقو و قمه به جان هم افتاده بودند و در ادامه هم به سمت مردم و مغازه داران آمدند...همسرم جلو رفته بود تا آرامشان کند و از سمت زن و بچه مردم و خیابان و مغازهها متفرق شان کند اما نامردان چاقو و قمه به دست به شوهرم ضربه زدند و دستش را ناقص کردند.
پرده دوم: زنم باردارم از ترس به خود می پیچید/ خدا کند دادگاه جرمشان را سنگین بداند
همسرم باردار است، باور نمیکنید آن شب که در خیابان دعوا شد چه حالو روزی داشتیم؛ زنم از ترس به خود می لرزید.
با اینکه دعوا و درگیری توی خیابان بود و ما در خانه بودیم باز هم صدای عربدهکشی و فحاشیشان گوش عالم را کر می کرد.
خانم ؛ اگر شما دسترسی به مسوولان دارید بگویید تو را به خدا کاری کنند که آرامش به این محله برگردد، درست است که پلیس سر رسید و بعد از دو روز دستگیرشان کرد اما خدا کند دادگاه آن قدر محکوم شان کند که حالا حالا ها در زندان بمانند و ادب شوند نه اینکه چند روز دیگر سر و کله شان پیدا شود.
پرده سوم: مردم خیابان مرتضوی شب وحشتناکی را گذراندند/ اراذل به مردم رحم نکردند
مرد با موهای جوگندمی با هیجان داستان آن شب را تعریف می کند.
می گوید مغازهای را که میبینید بسته است صاحبش آمده بود تا دعوایی ها را جدا کند که دستش را زخمی کردند؛ باور نمیکنید که آن شب بر نوامیس مردم چه گذشت و چه وحشتی را تجربه کردند؛ واقعه ای که هنوز با اینکه می دانیم عوامل اش را دستگیر کردهاند یادآوری اش دست و دلمان را می لرزاند.
پرده چهارم: اراذل مست بودند/ با چاقو دستم را بریدند
مغازه ساندویچی دارد؛ جریان آن روز را می پرسم با صدایی که هنوز ترس و وحشت در آن موج می زند جریان آن شب را بازگو می کند.
دستش را نشانم میدهد و میگوید: ببینید دستم را هم با چاقو زدند... باور کنید اصلاً با آنها کاری نداشتیم.
آمدند جلوی مغازه، ۳ تا ۴ نفر بودند مست کرده بودند. جلوی کارگرم را گرفتند و شروع کردن به فحاشی. به من هم فحاشی کردند من چیزی نگفتم بعد خودشان عربده کشی راه انداختند و چاقو در آورده و به سمت من آمدند و دستم را زدند.
تازه وقتی آن همسایه سوپرمارکتی آمد که نجاتم دهد به دست او هم ضربه زده و تاندونش را قطع کردند.
و پرده آخر : اراذل در چنگال قانون به غلط کردن افتاده اند!
و حالا فقط به فاصله چند روز بعد از آن واقعه وحشتناک، پلیس اراذل و اوباش دستگیر شده را برای بازسازی صحنه به محل وقوع جرم آورده است؛ ۵ نفر از ۹ نفر اراذل و اوباش متواری، در تهران و شهرستانهای همجوار شناسایی و دستگیر شده و چهار نفر که به شهرستانهای غربی فرار کرده شناسایی و دستگیری آنها در حال انجام است.
و حالا اینجا در خیابان مرتضوی، چهار نفر از ۹ نفر اراذل و اوباشی که خون به راه انداخته و آسایش مردم را سلب کرده بودند دستبند به دست و پابند به پا مظلوم تر از هر مظلومی کنار همان مغازه هایی که بر صاحبانش چاقو و قمه کشیدند به غلط کردن افتاده اند.اراذل در پاسخ به هر سوالی طفره رفته و پشت سر هم می گویند اشتباه کرده و غلط کرده ایم؛ «ببخشید » واژه پر تکرار هرکدام از اینها در مواجهه با مردم و خبرنگاران است.
مردم محل همه جمع شده اند؛ چه آنهایی که آن شب در صحنه بوده و با سر و صدا و عربده کشی اراذل ترسیده بودند و چه آنهایی که حتی از تعریف آن شب وحشتناک بر خود لرزیده بودند.
بازسازی صحنه که به پایان میرسد اراذل و اوباش دستگیر شده را به ماشین پلیس امنیت برمیگرداند؛ در این بین اما این مردم خیابان مرتضوی هستند که از اقدام پلیس امنیت در دستگیری ۴۸ ساعته اراذل و اوباش تقدیر کرده و فریاد « نیروی انتظامی تشکر تشکر» سر می دهند.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین جنگ غزه قیمت پلیس امنیت اراذل و اوباش پلیس فراجا دستگیری اخبار حوادث حوادث خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت خیابان مرتضوی دعوا و درگیری اراذل و اوباش چاقو و قمه عربده کشی چند نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۷۱۴۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیت الله جوادی آملی: حرف هر واعظی در مردم اثر نمیکند، وگرنه روضه خوانیها و وعظ کم نیست
حضرت آیت الله جوادی آملی گفتند: «حرف هر واعظی در مردم اثر نمیکند، وگرنه این همه روضه خوانیها و وعظ کم نیست؛ اما یک آدم داغدیده که حرف میزند حرف او در ما اثر میکند».
به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در درس اخلاق ۱۳۸۳/۰۶/۱۲ گفتند: «به ما گفتند طلبهها وقتی درس میخوانید باید مواظب باشید پر در بیاورید برای اینکه این همه ما آمدیم اینجا فراشی کردیم برای شما پر پهن کردیم برای اینکه شما درس بخوانید؟ برای اینکه لمعه و اصول فقه بخوانید؟ یا نه، پر در بیاورید. این اولین پیام.
روحانی بی پر، دیگر وارث پیغمبر نیست، در استاد معارف هم موفق نیست، در امر به معروف هم موفق نیست در ارگان دیگر هم برود موفق نیست، دو: حالا که پر در آورده چه کار بکند؟ ملائکه میگویند وقتی پر در آوردی باید پرواز بکنی سه: کجا پرواز کنی؟ مثل این مرغها که به طمع طعمه از راههای دور میآیند تالابهای شمال به دنبال تالاب بگردی میشوی همین آخوند معمولی یا نه، پر در بیاور از طبیعت به ماورای طبیعت؛ پر در بیاور از دنیا پر بکش نه در دنیا نه تالابی فکر بکنی آن وقت این کشور میشود امام؛ آن وقت این جوانها شیفته او میشوند هر آخوندی همین طور است!
اساتید معارف راهشان این است، ما راهمان این است امر به معروف و نهی از منکر راهمان این است باید پر در بیاوریم، یک؛ پرواز بکنیم، دو؛ از طبیعت به ماورای طبیعت، سه؛ مریدبازی این مشکلی را حل نمیکند هیچ جا مشکلی را حل نمیکرد چه اینکه حالا بخواهد حل بکند این راه ما است آن وقت چنین آدمی میشود جانشین پیغمبر.
جریان «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» که مخصوص سلمان نبود. این درباره بسیاری از مردها و زنها اتفاق افتاده بعضی از بزرگان قم را حضرت فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» بعضی از زنهایی که شایسته علم بودند فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت»؛ منتها حالا درباره سلمان شهرت پیدا کرده است….»